ADHD اختلالی است که در آن پرتحرکی، بی توجهی و رفتارهای ناگهانی بیشتر و شدیدتر از کودکان دیگر وجود دارد. 3 تا 5 درصد کودکان به این اختلال مبتلا هستند و در پسرها شایع تر است. ممکن است در بعضی بیشتر علائم پرتحرکی و رفتارهای ناگهانی و در گروهی علائم بی توجهی بیشتر دیده شود. علائم این بیماری قبل از 7 سالگی شروع میشود ولی اغلب در دوران مدرسه مشکلات جدی ایجاد میگردد.:
این بیماری سالهاست که شناخته شده و وعوامل متعددی در ایجاد آن نقش دارند. به نظر میرسد علت آن بیشتر قص در تکامل سیستم اعصاب باشد. کودکان مبتلا احتمالاً در قسمتهایی از مغز که مسئول توجه، تمرکز و تنظیم فعالیتهای حرکتی میباشد دچار نقص جزئی هستند. توارث و ژنتیک در این اختلال نقش دارد. همچنین در بعضی موارد در جریان حاملگی یا زایمان یا پس از آن صدمات جزئی به ساختمان مغز وارد میشود که میتواند باعث این مشکل گردد.
ادامه مطلبدست نویسی یا خط، ملموس ترین صورت مهارتهای ارتباطی است. مثلاً دست خط کودک را میتوان مستقیماً دید، ارزیابی کرد، و نگه داشت،خط متفاوت از مهارت دریافتی خواندن است چرا که سنجش مهارت فهم خواندن اساساً به طور غیر مستقیم، یعنی از راه پرسش حاصل میگردد و کودک باید فهم خود را از موضوع را به صورت کلام در آورد تا بتوان دربارهی آنچه او خوانده است آگاهی یافت. دست نویسی همین طور با مهارت بیانی سخن گفتن نیز تفاوت دارد بدین معنی که سخن گفتن از نظر برون داد حالت ثابتی دارد در حالیکه نوشتن مستلزم مهارتهای بینایی و حرکتی است.معمولاً اشکال در دست نویسی با نام مشکلات دیداری و حرکتی و نارسانویسی و اصطلاح دیس گرافی خوانده بروز میکند و این نقیصه بازگو کنندهی بسیاری از اختلالاتی است که در وراء آن وجود دارد. کودکان دارای مشکل دست نویسی ممکن است قادر به انجام کارآمد اعمال حرکتی مورد نیز یا رونویسی اشکال و حروف نباشند و همین طور نتوانند اطلاعات درون داد بینایی را تبدیل به اعمال حرکتی ظریف، برون داد نمایند و ممکن است در سایر کارکردهای بینایی- حرکتی دچار ضعف باشند و نیز در فعالیتهایی که مورد نیاز برای تشخیص فضایی و واکنشهای حرکتی است واپس مانده باشند. هیلدرث (1947) دربارهی ارتباط فراگرد روانی – حرکتی با دست نویسی گفته است، یادگیری نوشتن پاسخ بازتابی از نوع مکانیکی و یا فروددین نیست بلکه فراگردی فکری است آنچنان که متضمن فعالیت اعصاب نواحی مختلف مغزی است هماهنگی حرکتی متناسب چشم و دست، کنترل بازو و دست، عضلات انگشتان در فراگرد یادگیری نوشتن و به ویژه در خوانانویسی ضرورت تام دارد. یادگیری نوشتن همچنین مستلزم نضج و هماهنگی کامل برای ادراک دقیق انواع نمادهاست.نوشتن از حافظه مستلزم دارا بودن تصاویر ذهنی بازمانده از تجربیات بصری و حسی حرکتی است. انسان که فرد بتواند اطلاعاتی را که از راه حواس دریافت کرده نه تنها در زمان حال بلکه برای هر وقتی بخواهد مورد استفاده قرار دهد. استعداد بیان ترسیمینظیر نوشتن وابسته به عمل حرکتی انگشتان و هماهنگی آن با حرکات چشم است.
ادامه مطلباضطراب امتحان نوعی خود مشغولی ذهنی است که با تردید فرد درباره تواناییهای خود مشخص میشود و غالبا با شناخت منفی، عدم تمرکز حواس، واکنشهای جسمانی نامطلوب و افت تحصیلی همراه است.
دلایل کلی اضطراب در زمان امتحان:
1. سخت گیریهای بیش از حد والدین: برای کسب نمره عالی و هشدار بیش از حد درباره امتحان.
2. ترس و تهدید: هنگامیکه والدین شرایط سختی را در ایام امتحانات برقرار میکنند و فرزند خود را از گرفتن نمره کم و یا عدم قبول شدن ترسانده و تهدید میکنند.
3. والدین مضطرب: وجود اضطراب در والدین باعث انتقال آن به فرزند و تشدید اضطراب او در ایام امتحانات میشود.
4. مقایسه کردن: هرگاه والدین یا معلمان دائما تواناییهای فرد را با تواناییهای فرد دیگر سنجیده و این امر با سرزنش همراه باشد، اعتماد به نفس فرد کم شده و بر اضطراب او افزوده میشود.
5. پاداش نامناسب: زمانی که اطرافیان برای قبول شدن و یا گرفتن نمره عالی، پاداش بیش از حد در نظر میگیرند.
6. انتظارات بیش از حد: گاهی اضطراب امتحان به این دلیل است که انتظارات والدین از فرزندان یا فرد از خود بیش از تواناییهای اوست.
راهکارهایی برای کاهش اضطراب امتحان:
1. بر تواناییهای فرزندمان تاکید کرده تا اعتماد به نفس او تقویت گردد.
2. انتظارات خود را با تواناییهای فرزندمان هماهنگ کرده و از او توقع بیش از حد نداشته باشیم.
3. تلاش فرزندمان را برای کسب موفقیتهای هرچند کوچک را قدر دانسته و او را تشویق کنیم.
4. عملکرد فرزندمان را با خودش مقایسه کرده، در صورت پیشرفت او را تشویق نموده و در غیر اینصورت در صدد علت و رفع آن باشیم.
5. امتحان جزئی از فرآیند آموزش است. آن را عملکرد طبیعی و معمولی آموزش بدانیم و از حساسیت بی مورد نسبت به آن بپرهیزیم.
6. به فرزندمان اطمینان خاطر بدهیم که در کنارش خواهیم بود و اگر مشکلی داشت او را یاری خواهیم کرد.
7. به فرزندمان یادآور شویم که تمام تلاشش را صرف یادگیری درسها نماید نه کسب نمره.
8. با فرزندمان به گونهای رفتار نماییم که او بتواند عقاید و نگرانیهای خود را دربارهی امتحان آشکارا بیان کند.
9. آخرین وضعیت درسی فرزندمان را از معلمش جویا شویم تا بهتر بتوانیم به او کمک کنیم.
10. ساعت خواب فرزندمان را طوری تنظیم نماییم که خواب مورد نیازش تنظیم شود. به عبارت دیگر شبها زود بخوابد تا صبحها زودتر بیدار شود.
11. در ایام امتحانات فضای خانواده را شاد و از مشاجره و برخوردهای لفظی پرهیز نماییم.
12. تشویق، تحسین و تاکید روی نقاط قوت فرزندمان را فراموش نکنیم. زیرا این رفتارها انگیزه آنان را برای پیشرفت تحصیلی بیشتر میکند.
پاورپوینت درس اول کتاب مطالعات اجتماعی کلاس ششم ابتدایی (دوستی) در 24 صفحه اسلاید مطابق آموزشهای ارائه شده در کتاب درسی و با استفاده از تصاویر و فضای شاد و جذاب جهت استفاده در کلاس هوشمند در مدارس و یادگیری دانش آموز در منزل طراحی و تهیه شده است. در این محتوای آموزشی دانش آموزان با مفاهیمیمانند: دوستی، اهمیت دوستی در زندگی، فواید دوستان خوب و معیارهای انتخاب دوست در کلام بزرگان دین آشنا میشوند. در پایان این فایل آموزشی، سوالات متن درس اول همراه با پاسخ آن جهت ارزشیابی و سنجش آموزش دانش آموزان عزیز قرار داده شده است.
خرید و دانلود - 5000 تومان دانلود آهنگ ترکی تورال صدالی به نام دردیمه درمان آناپاورپوینت آموزشی درس دوم کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی (آداب دوستی)، در 15 اسلاید رنگارنگ و جالب، کاملا منطبق بر آموزشهای کتاب درسی، جهت استفاده در کلاس هوشمند تهیه شده است. معلم گرامیبا تدریس این پاورپوینت میتواند خاطرهای خوش از یک کلاس پویا و شاداب را به شاگردانش هدیه کند. دانش آموزان با مشاهده این فایل زیبا، با مفاهیمیمانند: حفظ دوستی، چگونگی رفتار مناسب با دوستان، حد و مرز دوستی و قدرت نه گفتن آشنا میشوند.در پایان این محتوای آموزشی، نمونه سوالات متن درس آداب دوستی نیز همراه با پاسخ آن جهت استفاده معلمهای گرامیبرای سنجش یادگیری دانش آموزان، قرار داده شده است.
خرید و دانلود - 3000 تومان پاورپوینت درس اول کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتداییپاورپوینت آموزش درس سوم کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی (تصمیم گیری چیست؟) در 18 اسلاید با تصاویر زیبا و جذاب، جهت تدریس در کلاس هوشمند و همچنین استفاده دانش آموزان عزیز در منزل تهیه شده است. این محتوای آموزشی دقیقا مطابق آموزشهای ارائه شده در کتاب درسی میباشد و دانش آموزان با مشاهده این پاورپوینت با مفاهیمیهمچون: تعریف تصمیم گیری، مشکلات تصمیم گیری، راه حلهای تصمیم گیری صحیح و اهمیت تصمیم گیری آشنا میشوند. همچنین این فایل آموزشی شامل پاسخ قسمت «فعالیت کنید» و نمونه سوالات متن درس همراه با جواب آن نیز میباشد.
خرید و دانلود - 3000 تومان پاورپوینت درس دوم کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتداییوالدین و مربیان در تأمین بهداشت روانی کودک، نقش بسیار مهمیرا ایفا مینمایند، زیرا در صورت عدم تأمین بهداشت روانی در کودکان دبستانی، آموزش نیز مختل خواهد شد.
منظور از بهداشت روانی ، سازگاری فرد با محیط اطراف خود میباشد، در صورتی که فرد بتواند خود را به راحتی با محیط اطراف تطبیق دهد، قابلیتهای خود را بروز دهد و فاقد اختلالات عاطفی و رفتاری باشد ، از بهداشت روانی برخوردار است.
والدین در تأمین بهداشت روانی کودک ، نقش مهمیبه عهده دارند.
به منظور برخورد صحیح با فرزندان ، والدین باید به نکات زیر توجه نمایند:
1- داشتن اطلاعات کافی از نیازهای گوناگون کودکان: کودک نیاز به امنیت، آرامش، محبت متقابل، تعلق به گروه و شکوفایی دارد. والدین باید نسبت به نیازهای جسمی، روانی و عاطفی کودک، آشنایی کامل داشته باشند.
2- توجه به مراحل رشد کودک و ویژگیهای هر مرحله از رشد: کودک همیشه باید در حال تکوین و تحول در نظر گرفته شود، به این تربیت، باید از تربیت تکوینی بهره جست. تربیت تکوینی، نوعی از تربیت است که مبتنی بر ویژگیهای رشدی کودک، توانمندیهای ذهنی و عقلانی وی میباشد. بنابراین، والدین باید از ویژگیهای مختلف کودک در مراحل رشد، مسائل آموزشی و مشکلات عاطفی وی آگاه باشند و بر شخصیت کودک و مسائل آن اشراف کامل داشته باشند.
راهکارهای عملی موثر در تأمین بهداشت روانی کودکان ، عبارتند از :
1- انتخاب الگوی واحد و مشترک توسط هر یک از والدین، در الگو پذیر کردن کودک، به منظور جلوگیری از سردرگمیوی.
2- تأمل نسبت به جوانب و عوارض تنبیه کودک، ریشه یابی ناهنجاریها، عدم قضاوت و ارزشیابی سریع مسائل، زیرا این احتمال وجود دارد که عامل بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری، والدین و مربیان باشند.
3- کودک نباید هیچ گاه احساس بی پناهی و ناامنی کند، او باید از توجه و محبت کافی بهره مند گردد و هیچ گاه نباید از تنبیه شدید، به خصوص تحقیر، سرزنش و بی اعتنایی استفاده کرد.
4-اجتناب از به خواب رفتن کودک هنگام ترس و اضطراب.
انواع ناهنجاریهای رفتاری در کودک دبستانی
1-ترس: به طور معمول، ترس در اثر یادگیری ایجاد میشود. والدین باید از بیان داستانهای تخیلی ترسناک به کودک اجتناب بورزند تا موجب ایجاد ترس در وی نگردند.
مربیان نیز میتوانند، در ایجاد ترس در کودک دخیل باشند. گاهی اوقات، مربیان برای اداره کلاس، ترس را در کودکان ایجاد میکنند و خود را فردی مقتدر، اخمو و انعطاف ناپذیر نشان میدهند. علاوه بر آن، همکلاسیها نیز موجب ترس کودک میگردند و این امر، اثرات سوء روانی را بر کودک به جای میگذارد.
2-دزدی: کودک به دلایل مختلفی دزدی میکند . کودک به دلیل نیاز مالی و عدم تأمین این نیاز از سوی والدین یا به دلیل کمبود توجه و محبت ، دزدی میکند . ولی در گروه همسالان ناسالم ، با الگوگیری از آنها و تحت تأثیرشان ، به منظور جلب تأئید آنها ، دست به این عمل میزند .
3-ناخن جویدن: تحقیقات انجام شده، نشان میدهد که ناخن جویدن در کودک، در اثر احساس ناایمنی و اضطراب به وجود میآید.
4-پرخاشگری: تنبیه شدید بدنی، انضباط خشک، تحقیر و سرزنش، عوارضی از جمله پرخاشگری را به همراه میآورند.
5-دروغگویی: کودک ممکن است که دروغگویی را از والدین یا برای به دست آوردن خواسته خود و فرار از موقعیت ناخوشایندی، به دروغگویی مبادرت ورزد.
به طور کلی، بی پناهی کودک در محیط خانه، تنبیه بدنی شدید، زندانی کردن کودک و آزار وی، تحقیر و سرزنش، بی توجهی، عدم محبت متقابل، طرد کودک، ناضایتی، احساس ناایمنی، اضطراب و محرومیت مالی، سبب بروز ناهنجاریهای رفتاری در کودک میگردند . به عبارت دیگر، میتوان گفت که برخورد ناصحیح والدین در محیط خانه و مربیان در مدرسه موجب بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری در کودکان میشود.
به منظور پیشگیری از ناهنجاریهای رفتاری، باید بین خانه ، مدرسه و مراکز تخصصی مشاورهای ، هماهنگی لازم وجود داشته باشد . چنانچه ارزشها و باورهای خانوادگی ، متفاوت از عقاید و هنجارهای مدرسه باشد ، این تعارض ، میتواند زمینه ساز تشویق و نگرانی و در نتیجه ، بسیاری از اختلالات رفتاری در کودک باشد.
نقش مشاوره در مدرسه و دوران ابتدایی ، بسیار حساس و با اهمیت میباشد ؛ البته مشاوره به تنهایی قادر به حل مشکلات کودک نبوده و برقراری ارتباط بین مشاور ، والدین و معلم ، بسیار ضروری است .
نقش مشاوره در مورد افرادی که به نوعی دچار نقص و محرومیت جسمی- حسی - حرکتی میباشند ، از اهمیت وافری برخوردار است . دانش آموزانی که دچار مشکل جسمانی ( معلولیت بدنی ) هستند ، حساسیت خاصی نسبت به نحوه برخورد اطرافیان دارند ، در نتیجه ، این امر بهداشت روانی آنها را به خطر میاندازد . اطرافیان هم باید به نحوی با این نقص برخورد نمایند که موجب احساس حقارت در وی نشوند .
این کودکان را باید به گروههایی که توانایی پذیرش آنها را دارند، هدایت نمود، نه گروههای برتری که موجب احساس ضعف کودک میگردندبر مبنای تحقیقات انجام شده ، حضور دانش آموزان ناشنوا یا کم شنوا در کلاسهای عادی و ابراز توجه کافی از سوی معلمان و همکلاسیها ، میتواند موجب سازگاری این کودکان با افراد عادی گردد .
بنابراین، بهداشت روانی عامل بسیار مهمیاست که نیازمند هماهنگی گروههای مختلف و برخوردهای سالم تربیتی، از بدو تولد کودک است و باید دقت کنیم که سلامت روانی کودکانمان را به خطر نیندازیم.
نحوه زندگی و یا نحوه مرگخانواده نقش مهمیدر ترویج استفاده از مهارتهای سالم زندگی را دارند. والدینی که فاقد مهارتهای مفید زندگی هستند با عدم تامین الگوی مناسب برای فرزندان مشکلاتی را برای آنها در آینده فراهم میکنند.
روان پزشکان فردی را از نظر روانی سالم میدانند که تعادلی میان رفتارها و کنترل او در مواجهه با مشکلات اجتماعی وجود داشته باشد. از این دیدگاه انسان و رفتارهای او در مجموع یک دستگاه در نظر گرفته میشود که براساس کیفیات تأثیر و تأثر متقابل عمل میکند. با این نگاه ملاحظه میشود که چگونه عوامل متنوع زیستی انسان بر عوامل روانی ـ اجتماعی او اثر گذاشته و یا برعکس از آن اثر میپذیرد؛ اغلب افراد دچار مشکلات مختلف شخصیتی و روانی که فاقد بهداشت و سلامت روانی هستند از خانوادههای ناسالم برخاسته اند. از اینرو در تامین بهداشت روانی افراد خانواده جایگاهی مهمیدارد و ضروری است راهکارهای مناسب در تامین بهداشت روانی خانواده شناسایی و به مرحله اجرا گذارده شود.
پرسش این است که الگوها و رفتار والدین در یک خانواده سالم چگونه باید باشد؟ شاید لازم باشد برای پاسخ به این موضوع به انواع نظام خانوادگی پرداخته شود:
نظام خانوادگی را از جهتی دیگر میتوان به نظام «باز و بسته» تقسیم کرد.
الف- سطح ارزش اعضای خانواده بالاست و هر یک از اعضا ارزش دیگری را درک میکند و به او احترام میگذارد.
ب- ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر صادقانه، روشن و مستقیم است. از بیان مطالب ترسی ندارند و مقاصد خود را به وضوح بیان میکنند.
ج- قواعدی که حاکم بر خانواده است انسانی، قابل انعطاف و تغییرناپذیر است. هر یک از اعضای خانواده میتواند آزادانه نیازها و خواست خود را بیان کند و پذیرای انتقاد سایرین باشد.
نظام بازخانوادگی محلی مناسب برای رشد اعضا و تبادل نظر و بالندگی است. در این خانواده هر فردی به تناسب توان و استعداد خود رشد مییابد و پیشرفت میکند.
الف- ارزش اعضای خانواده پایین است. هرکدام از اعضا، دیگری را تحقیر میکند و به او احترام نمیگذارد.
ب- ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر غیرصادقانه و مبهم است. معمولا اعضای خانواده یکدیگر را سرزنش کرده و مطالب را به صورتی پوشیده و به اصطلاح مبهم بیان میکنند.
ج- قواعد حاکم بر خانواده غیرانسانی، خشک و تغییرناپذیراست. هرکس در این خانواده به فکر خویش است و توجهی به نیازها و خواستههای سایر اعضا ندارد.
در نظام بسته، آشفتگی مشهود است. گرچه خانوادهها مشکلات خود را در قالب مشکل یکی از اعضا و غالبا کودکان و نوجوانان بیان میدارند، ولی باید مشکل را در ساخت خانواده و نظام آن و در شبکه ارتباطات خانوادگی جست وجو کرد.
در خانوادههایی که مشکل دارند و خانواده درست سازمان نیافته، هر یک از اعضا نقش خود را درست ایفا نمیکند، دارای شبکه ارتباطی مناسبی نیست و پیامها به صورت صادقانه و روشن ردوبدل نمیشود.
لازم به ذکر است که شبکه ارتباطات فقط شامل پیام کلامینمیشود، بلکه کلمات، وضع بدن، اشارات و علایم و حتی نحوه لباس پوشیدن و آراستگی ظاهر را نیز دربرمیگیرد.
در نظامهای سالم خانوادگی، نقشها هم سالم هستند و فرزندان از رفتار پدر و مادر الگو میگیرند. پدر و مادر نقش آموزگاران را بازی میکنند، برای فرزندان خود وقت میگذارند، به آنها توجه میکنند و آنها را جهت میدهند.
در نظامهای سالم خانوادگی نقشها انعطاف پذیرند و دست به دست میشوند. حرکت آرام و آهسته است، تبادل افکار با یکدیگر دارند، روابط آنها با هم ملایم است. مادر ممکن است در یک زمان براساس اقتضا در نقش بلاگردان ظاهر شده و سپس، این وظیفه به پدر و چندی بعد به فرزندان واگذار میشود.
خانواده سالم و موفق، مجموعهای است که در آن، همه اعضا موفق هستند و همه مناسبات میان افراد آن روال طبیعی و موفقی دارد. اعضای این خانواده میتوانند از قدرتهای انسانی خود استفاده کنند. آنها از این قدرتها برای مشارکت و تعاون و ارضای نیازهای فردی و جمعی خود استفاده میکنند. خانواده سالم، خاک سالمیاست که در آن افراد رشد سالم دارند و انسانها بالغ میشوند. البته رسیدن به این مهم مشمول نکات زیر است:
الف- خانواده، واحدی برای رشد و بقاست.
ب- خانواده مکانی است که نیازهای احساسی و عاطفی همه اعضای خود را تأمین میکند، ازجمله این متغیرها میتوان به تعادل میان استقلال و وابستگی اشاره کرد.
ج- خانواده سالم رشد و اعتلای همه اعضای خود، ازجمله پدر و مادر را در نظر میگیرد.
د- خانواده مکانی است که در آن عزت نفس ایجاد میشود.
ه- خانواده، واحد مهمیدر اجتماع است و برای جامعهای که قصد دوام دارد، حایز اهمیت است.
و- خانواده، خاکی حاصلخیز برای پرورش انسانهای بالغ است.
انسان بالغ کسی است که تفاوت میان خود و دیگران را درک میکند و از هویت برخوردار است. شخصی با این خصوصیات میتواند بی آن که به خانواده خود متصل باشد با آنها روابط معنی دار ایجاد کند.
مقررات در خانوادههای موفق روشن است. زن و شوهر از تفاوتهای رفتاری، ارتباطی و نگرش خانوادههای خود آگاهند و آنها را بدون تعصب و بی آن که به درست بودن یا نبودن آن کاری داشته باشند، میپذیرند و متفاوت بودن آنها را تصدیق میکنند. زن و شوهر هرکدام در جهت یافتن راه حلهای مسالمت آمیز قدم برمیدارند. البته این هرگز به معنای آن نیست که تضاد و اختلافی میان آنها بروز نمیکند.
ظرفیت قبول تفاوت و مواجهه منطقی با تضادها و اختلافها نشانه صمیمت و خانواده سالم است، اختلاف سالم چنانچه مورد استفاده درست قرار گیرد، مفید و سازنده است. در یک ازدواج موفق، زن و شوهر متعهدند که بر سر تفاوتهای خود به توافق برسند. در تضاد و اختلاف باقی نمیمانند و به این هم تن نمیدهند که با هم بحث و مخالفت نکنند. به جای آن برای مصالحه و صمیمت تلاش میکنند. با هم گفت وگو کردن بخشی از تماس و مصالحه است . زوجهای موفق هم با هم درگیر میشوند؛ اما با اختلافات خود برخورد منصفانه میکنند.
چگونه میتوان در برابر اختلافات برخورد منصفانه داشت؟
٢- توجه به زمان اکنون و اجتناب از مراجعه به سوابق امر
٣- اجتناب از پرگویی و نپرداختن به جزییات
٥- صداقت داشتن و توجیه واقعیتها به جای کمال طلبی
٨- پرداختن به یک موضوع به خصوص در هر زمان
٩- توجه به راه حل به جای تلاش برای اثبات نظریه خود.
در خانواده موفق مقررات پنهان، مطرح و بررسی میشود. آنچه مطرح ناشدنی باقی میماند بسیار جزیی است. در این شرایط فرزندان خانواده تحت تأثیر باورهای ناگفته پدر و مادر آسیب نمیبینند.
در یک رابطه زناشویی سالم، اتصال و وابستگی به دلیل میل است و نه صرفا از روی نیاز، در این شرایط هر کدام در جهت و جانب کامل شدن کم وبیش در حرکتند. زن و شوهری که از کامل بودن یکدیگر حمایت و حراست میکنند به هم میپیوندند و رشد میکنند.
هر کدام با کم کردن کنترل، انتقاد، سرزنش و داوری به رشد دیگری کمک میکند. در خانوادههای زنده و بالنده، به طورمداوم شاهد الگوهای متفاوتی هستیم. ارتباطها مستقیم، واضح، صریح و صمیمانه است. قاعدهها قابل انعطاف، انسانی، مقتضی و دستخوش تغییر بوده و پیوند با اجتماع نیز بارز و امیدبخش است.
مشکلات و ناهنجاری های دانش آموزان دبستانی و علل آنیکی از مهمترین موضوعاتی که در تربیت دینی فرزندان نقش اساسی ایفا میکند مسأله تعهد و دغدغه دینی والدین در محیط خانواده است، به این معنا که به هر اندازه مسائل دینی و تربیتی برای والدین مهم و ضروری جلوه نماید علاوه بر این که در خصوص تربیت فرزندان خود موفق تر خواهند بود فرزندان نیز به اهمیت و ضرورت آن مسائل بیشتر واقف میشوند.
یکی از مهمترین دستورات الهی که خداوند متعال در قرآن مجید به صراحت از آن یاد کرده و اهمیت آن را بیان فرموده است موضوع اهتمام و توجه به تربیت دینی خانواده است.[۱] دانشمندان علوم اسلامیدر خصوص اهمیت این دستور الهی کتابهای فراوانی نوشتهاند و اهمیت و برکات ارزشمند آن را بیان کردهاند ولی با این حال شاهد هستیم که بعضی از افراد آنچنان که شایسته است به این وظیفه شرعی و الهی توجه چندانی ندارند! سؤالی که در این خصوص مطرح میشود این است که چه چیزی باعث بیتوجهی فرزندان به مسائل دینی میشود؟ و همچنین این سؤال مطرح میشود که چه راهکار مناسبی برای ترویج فرهنگ اسلامیوجود دارد؟
عوامل تأثیر گذار در شخصیت دینی و فرهنگی افراد
در ادامه عواملی را که در شکلگیری تربیت دینی فرزندان تأثیر گذار است مورد توجه قرار میدهیم. علمای علوم اسلامیو تربیتی نوعاٌ سه مؤلفه تاثیرگذار را در خصوص تربیت دینی فرزندان معرفی مینمایند:
۱-میزان پایبندی واهتمام والدین به تربیت دینی خود و خانواده.
۲-روش ونحوه عملکرد والدین در تربیت دینی فرزندان.
۳-محیط زندگی و تربیتی که فرزندان در آن رشد مییابند.
برای روشنتر شدن این مسأله به توضیح موارد بالا اشاره میکنیم:
یکی از مهمترین موضوعاتی که در تربیت دینی فرزندان نقش اساسی ایفا میکند مسأله تعهد و دغدغه دینی والدین در محیط خانواده است، به این معنا که به هر اندازه مسائل دینی و تربیتی برای والدین مهم و ضروری جلوه نماید علاوه بر این که در خصوص تربیت فرزندان خود موفق تر خواهند بود فرزندان نیز به اهمیت و ضرورت آن مسائل بیشتر واقف میشوند. برای نمونه میزان پایبندی وتعهد فرزندانی که والدین آنها برای مسائلی همچون حیا و عفاف اهیمت و ضرورت قائل هستند بیشتر از کسانی است که هیچگونه ارزشی برای این موضوعات قائل نیستند. در خصوص لزوم اهتمام والدین به موضوع تربیت دینی خداوند متعال میفرماید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَیْهَا مَلَائِکَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا یَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَیَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ؛[التحریم/۶]
ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خانواده خود را از آتشی که هیزم آن مردم و سنگها هستند نگه دارید فرشتگانی درشت گفتار و سختگیر بر آن آتش موکلند هر چه خدا بگوید نافرمانی نمیکنند و همان میکنند که به آن مامور شدهاند.»
دانشمندان علوم تربیتی نوعاً سه دوره مهم تربیتی را برای تربیت دینی و اخلاقی فرزندان ذکر مینمانید که کوتاهی درتوجه و اهتمام به هر یک از این سه دوره میتواند تأثیر بسیار خطرناکی در تربیت دینی و اخلاقی فرزندان بر جای بگذارد. این تقسیم بندی تربیتی فرزندان به سه دوره هفت ساله تقسیم شده است:
الف: هفت سال الگو برداری مناسب
در روایتی نقل شده است امام صادق (علیه السلام) میفرماید:
«کونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَیرِ اَ لسِنَتِکُم، لِیَرَوا مِنکُم الوَرَعَ وَ الجتِهادَ وَ الصَّلاةَ وَ الخَیرَ، فَاِنَّ ذلِکَ داعیَةٌ؛
مردم را به غیر از زبان خود، دعوت کنید، تا پرهیزکارى و کوشش در عبادت و نماز و خوبى را از شما ببینند، زیرا اینها خود دعوت کننده است.»
درهفت سال اول زندگی فرزندان الگو گرفتن ازوالدین بسیار واضح و مشهود است؛ از این رو لازم است والدین الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشند؛ چرا که در هفت سال ابتدایی زندگی فرزندان حرکات ورفتارهای والدین خود را زیر نظر دارند وسعی مینمایند بدون اینکه سهمیدر تشخیص خوب و بد بودن آنها داشته باشد آن رفتارها و کارها را انجام دهند.
در هفت سال دوم زندگی فرزندان، آموزش مناسب نقش کلیدی در نهادینه کردن آموزههای اخلاقی و دینی در رفتار فرزندان دارد؛ از اینرو خانوادههایی که به دنبال تربیت فرزندان خود هستند در این فاصله زمانی بهترین فرصت برای مهم و ضروری نشان دادن آموزههای دینی است، برای نمونه والدینی که به دنبال تربیت دختران عفیف و حجاب هستند میبایست از همین دوره به این امر توجه داشته باشند؛ البته با رعایت آرامش و عدم سخت گیری در آموزش.
« الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : الغُلامُ یَلعَبُ سَبعَ سِنینَ ، و یَتَعَلَّمُ الکِتابَ سَبعَ سِنینَ ، و یَتَعَلَّمُ الحَلالَ و الحَرامَ سَبعَ سِنینَ؛
پسر باید هفت سال بازى کند، هفت سال سواد بیاموزد و هفت سال حلال و حرام را یاد بگیرد.»
در روایتی دیگر امام صادق علیه السلام میفرماید: ما کودکان خود را وقتى هفت ساله شدند، امر مىکنیم تا هر مقدار از روز را که مىتوانند روزه بگیرند.
در هفت سال سوم زندگی فرزندان والدین لازم است مشاورین و راهنماهای مناسبی برای فرزندان خود باشند. در این دوره زمانی است که والدین با رهنمودهای هدایت بخش خود میتوانند فرزندان را از انتخاب راههای نامناسب و غیر دینی پرهیز دهند، اگر در هر یک از این سه دوره که بیان شد والدین گرامیهیچ گونه دغدغه دینی و تربیتی در خصوص فرزندان خود نداشته باشند نمیتوان امید داشت که فرزندان آنها بتوانند از آموزههای دینی مناسب برخوردارباشند. درروایتی ازرسول اکرم (صلى الله علیه و آله) نقل شده است:
«ما یَستَغنى رَجُلٌ عَن مَشوَرَةٍ؛
هیچ کس از مشورت بى نیاز نیست.»
تأثیر و نقش مهم محیط در تربیت دینی
علاوه بر اهتمام و توجه والدین به تربیت دینی و اتخاذ راه و روش مناسب در این خصوص نباید از نقش محیطی بیرون از خانواده و ارتباط با دیگران را درتربیت فرزندان فراموش کرد؛ چرا که بسیاری از رفتارهای تربیتی و اخلاقی در محیط بیرون از خانواده به فرزندان انتقال داده میشود؛ از اینرو والدینی که هیچ گونه نظارت و توجهی به حضور فرزندان خود در محیطهای غیر فرهنگی و دینی ندارند نمیتوانند انتظار داشته باشند که در نهایت فرزندانشان از آسیبهای اینگونه ارتباطات نامناسب اجتماعی درامان باشند.
برای اینکه در تربیت دینی فرزندان موفق باشیم، لازم است به هریک از عوامل تأثیرگذار درشخصیت فرزندان توجهات ویژهای صورت گیرد؛ چرا که بی توجهی به هر یک از این موارد میتواند نتیجه نامطلوبی به دنبال داشته باشد.
اهمیت نقش خانواده در سلامت روان فرزندانتعداد صفحات : 3